|
ImaginE |
|
|
May 2004
June 2004 July 2004 August 2004 September 2004 October 2004 November 2004 December 2004 March 2005 April 2005 September 2005 November 2005 December 2006 January 2007 
|
Monday, May 31, 2004
● گذر
تنهايي؟ - اوهوم - چطوره؟ - راضيم - منم - خوشحالم - از تنهايي من؟ - نه - اگه گفتي مثل چيه - مثل اوم مثل تو بگو - فتح قله چطوره؟ - اوهوم ولي تو الان روي قله كوه من چي كار ميكني؟- داشتم ميگشتم دنبال قله كوه خودم كه - پس برو بگرد حتما" قله كوهت خيلي بالاتره من ارتفاعم زياد نيست- - - - خوب باشي - من 
● محكوم
از اين رهايي گريزانم تنها به زنداني مي انديشم كه گذزگاه زندگيم در پيچهاي خلوتش خلاصه مي شود يك محكوم مي بايست اين پيجها را طي كند من Posted by rOoDvIk @ 12:18 AM | Sunday, May 30, 2004
● فرياد
تاحالاشده كسي توچشات نگاه كنه ودركمال آرامش بهت بگه "ازت بدم مياد"؟ حتما" شده آخه اينروزها همه چي همينطوريه" بيضتا" بيضا" انقدرهمه چي بيضتا"بيضاشده كه آدم نميتونه هيچي وباوركنه وبپذيره توقع وانتظار" با اينا چطورين؟" بعضيهااز آدم انتظارهايي دارن كه وقتي ميشنوي مغزت سوت ميكشه !يارو ازت انتظار داره به فكرش باشي ! كمكش كني اي خدا من همينقدر كه بتونم به فكر خودم باشم و به خودم كمك كنم خيليه حالا چطوري بيام خط زندگي يه آدم ديگه رو هم بچينم و هلش بدم و ... اينطوري ميشه كه يارو تو چشات نگاه مي كنه و در كمال آرامش بهت ميگه "ازت بدم مياد و من ؟ ! هه فريادهايم در من از تو از خودم اه نه فريادهايم از عشق نيست فريادهايم در من از تو از خودم از همه فريادهايم از زندگي نيست فرياد فرياد فرياد فريادهايم از نگاهي است نگاهي پوچ و بي هدف و كثيف فريادهايم از انتظار است اه نه انتظار عشق نه انتظارهاي انساني و گاهي كثيف اي كاش اين فريادها را ياراي بيرون افكندن بود من Saturday, May 29, 2004
● خانه ويران
من تمامي تن يك فاحشه را لمس كردم من از تو تماميت يك روسپي را تجربه كردم من از لذت به كثافت رسيدم و از كثافت به هيچ من همان روسپي را فهميدم كه شبي را در آغوش تو گذرانده بود تن سوزانش وجودم را به آتش كشيد و بوسه هاي شيرينش تمامي تنت را بر من تلخ كرد من با يك روسپي خوابيدم من  |